برخورد نزدیک از نوع سوم
عنوان اصلی: Close Encounters Of The Third Kind
کارگردان: استیون اسپیلبرگ
محصول ۱۹۷۷
نولان پیشتر به ایندیوایر گفته بود که فیلم «برخورد نزدیک از نوع سوم» اسپیلبرگ منبع محرکهی الهامبخش او بود تا فیلم «میان ستارهای» را بسازد. او میگوید: «فیلمهایی مثل «برخورد نزدیک از نوع سوم» و شیوهای که این فیلم در آن ایدهی برخورد و ملاقات انسانها با بیگانگان را به تصویر میکشد از نمای نقطهنظر یک خانواده فوقالعاده است. من این ایده را دوست داشتم و میخواستم تماشاگر امروزی هم چنین حسی را با یک فرم داستانی مشابه تجربه کند.»
فیلم اسپیلبرگ در بخش کارگردانی و بازیگری نامزد دریافت جایزه شد و در نهایت ویلموش زیگموند برای فیلمبرداری فیلم جایزهی اسکار را به خانه برد. فیلم داستان دانشمندی به نام لاکومب است که باید گزارش هواپیماهای جنگی دربارهی ناپدید شدن یک سفینه و پیدا شدن دوبارهاش در یک بیابان را بررسی کند. همزمان اتفاقات عجیبی روی زمین رخ میدهد. لاکومب متوجه میشود که همهی اینها تحتتاثیر تلاش موجودات فرازمینی است که میخواهند با انسانها تماس بگیرند.
نخستین انسان
عنوان اصلی: First Man
کارگردان: دیمین شزل
محصول ۲۰۱۸
بین فیلمهایی که کریستوفر نولان دوستشان دارد و از آنها تاثیر گرفته این جدیدترینشان است. درام ۲۰۱۸ دیمین شزل دربارهی نیل آرمسترانگ به عنوان اولین انسانی که قدم روی کرهی ماه گذاشت جزو فیلمهای محبوب نولان است. نولان میگوید: «فیلم در بازسازی برنامهی فضایی ناسا یک شاهکار است و جزییات فیزیکی متقاعدکنندهای دارد و به لحاظ بصری و سینمایی هم چند لایه است. باعث میشود مخاطب به آن اعتماد کند و طبیعت نگاه رادیکال دیمین شزل به تدریج تماشاگر را شوکه میکند.»
داستان فیلم شزل از جایی شروع میشود که دختر کوچک نیل آرمسترانگ میمیرد. نیل آرمسترانگ در حین انجام یک پروژهی مهم است اما به دلیل سوگی که دچارش شده او را کنار میگذارند. آرمسترانگ به ناسا میرود و در پروژهی آپولو که مهمترین پروژه برای رفتن به کرهی ماه است شرکت میکند. بازی درخشان رایان گاسلینگ در نقش نیل آرمسترانگ و موسیقی فوقالعادهای جاستین هوروویتز کمک کردهاند تا شزل داستانش را به زیبایی تمام روایت کند.
لورنس عربستان
عنوان اصلی: Lawrence of Arabia
کارگردان: دیوید لین
محصول ۱۹۶۲
نولان در مبارزهاش برای حفظ فیلمهای سلولوئید در برابر یورش فیلمسازی دیجیتال غالبا به فیلمهای دیوید لین و به خصوص «لورنس عربستان» ارجاع میدهد تا ثابت کند چرا فیلمبرداری روی نگاتیو تجربهی سینمایی را به همراه میآورد که مشابه هیچ تجربهی دیگری نیست. نولان دربارهی «لورنس عربستان» به عنوان شاهدی بر فیلمبرداری سلولوئید گفته بود: «جزییات سایههای بسیار ماهرانه و تونالیته و رنگبندیهای مختلف آسمان را میتوانید در فیلمبرداری این فیلم ببینید. نگاه دیوید لین فوقالعاده است در سکانسی که برای اولینبار لورنس را روی شتر میبینیم.»
فیلم «لورنس عربستان» برندهی هفت جایزهی اسکار از جمله در بخشهای مهمی مثل بهترین فیلم و بهترین کارگردانی شد. پیتر اوتول و عمر شریف، بازیگران فیلم هم نامزد دریافت اسکار شدند. فیلم داستان لورنس یک افسر بریتانیایی است که متخصص سیاست و فرهنگ خاورمیانه است. او را به صحرای عربستان میفرستند تا قبایل مختلف عرب را متحد کند. بریتانیاییها در جنگ جهانی اول به کمک اعراب برای مقابله با ترکهای عثمانی نیاز دارند. لورنس مسحور بیابان و عربها میشود و رابطهی دوستانهای با آنها پیدا میکند.
جاسوسی که مرا دوست داشت
عنوان اصلی: The Spy Who Loved Me
کارگردان: لوئیس گیلبرت
محصول ۱۹۷۷
فرنچایز فیلمهای جیمز باند یکی از آثار مورد علاقه نولان است. به خاطر همین علاقهاش هم هر بار که قرار است فهرست احتمالی سازندگان فیلم بعدی ۰۰۷ اعلام شود اسم نولان را هم آن اطراف میبینیم. سال ۲۰۱۲ در یک جلسهی پرسش و پاسخ نولان گفت: «یکی از اولین فیلمهایی که دیدنش را به خاطر میآورم «جاسوسی که مرا دوست داشت» است. در یک زمان مشخص فیلمهای باند در ذهن من حک شدند. آنها نمونههای فوقالعادهای از سوژههای عالی و تصاویر در ابعاد بزرگ بودند. این ایده که شما را به جاهای مختلف میبرد و باعث میشد بتوانید اتفاقات فیلم «جاسوسی که مرا دوست داشت» باور کنید عالی بود. واقعا هم فیلم متقاعدکنندهای بود.»
در این قسمت از فیلمهای جیمز باند، راجر مور نقش مامور ۰۰۷ را بازی میکرد. داستان جیمز باند به همراه یک زن جاسوس روس که کنار هم قرار میگیرند تا نقشههای شخصیت پلید داستان را که میخواهد جهان را به نابودی بکشاند، نقش برآب کنند.
طلوع
عنوان اصلی: Sunrise
کارگردان: فردریش ویلیام مورنائو
محصول۱۹۲۷
این یکی فیلم محبوب نولان مربوط به دوران صامت سینماست. کمدی-درام رمانتیک صامت محصول ۱۹۲۷ فردریش ویلیام مورنائو با بازی جورج اوبرایان و جانت گینور که نولان دربارهاش گفته است: «فیلمی که ثابت میکند روایت ناب و خالص کاملا بصری چهقدر امکانات بیشماری دارد.» فیلم «طلوع» مورنائو احتمالا خیلی از «دانکرک» نولان دور است اما شیوهی بصری مورنائو در روایت داستان چیزی است که نولان موقع ساختن فیلم جنگیاش به آن رجوع کرده بود.
منتقدان فیلم مورنائو را یکی از بهترین آثار تاریخ سینما میدانند. یک داستان تمثیلی دربارهی مردی که با خیر و شر درون خودش به مبارزه برمیخیزد. هر دو ور وجود او تجسم پیدا میکنند. یکی از آنها در نقش زن پیچیدهای که مرد مفتونش میشود و دیگری همسر خود مرد. اسم کامل فیلم «طلوع: آواز دو انسان» است و یکی از اولین فیلمهایی است که در آن موسیقی با تصویر همزمان شده است. در اولین مراسم اسکار که سال ۱۹۲۹ برگذار شد این فیلم جایزهی بهترین فیلم هنری منحصر به فرد را دریافت کرد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com